از شعارهای ساختارشکنانه علیه رهبر انقلاب و فرزندشان تا این آخرین پیام است ... | پشتپرده شعارهای در اغتشاشات را بشناسیم | راه حل ماجرا چیست؟
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۶۰۶۱۰
به گزارش همشهری آنلاین، البته نشانههای دیگری نیز موید است؛ مثل دیدن رهبران و صحنهگردانان تجمعات یا بررسی سبک اقدامات آنها مثل آتش زدن روسری یا پرچم یا حمله به ماشین پلیس و امثالهم ولی یک راه دیگر تحلیل گفتمان این تجمعات است که بهترین نماد آن، شعارهاست.
حجم شعارها و کثرت آنها روی چه موضوعاتی است؟ فهم این معنا برای تشخیص بسیاری از مناسبات و نسبت و تناسبات بین این واقعه و دیگر امور میتواند مفید و مؤثر باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیایید شعارها را ببینیم و مرور کنیم. پیشاپیش از اینکه این شعارها نقل میشود عذرخواهیم. شاید چارهای نباشد زیرا صرف بیان اینکه عدهای شعارهای ساختارشکنانه دادند برای تحلیل دقیق معنای این ماجرا کافی نیست. باید کمی با دقت بیشتر به صحنه نگاه کرد:
«میجنگیم، میمیریم ایرانو پس میگیریم»؛ معنای شعار روشن است؛ آمدهایم برای خشونت و جنگ خیابانی. هدفمان گرفتن ایران است از چه کسی؟ احتمالا از حاکمیت. شعار روی محبت به ایران شکل گرفته و نشان میدهد کسانی این شعار را میدهند که ساختار نظام حاکمیت را کلا قبول ندارند و قائل به کنار زدن آن با جنگ هستند برای آنکه ایران در دستشان و تحت حاکمیتشان باشد.
«توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه»؛ این شعار نیز اشاره به استفاده از زور برای اخراج قشر روحانیت دارد. معنای این شعار نیز جدا کردن نهاد روحانیت از ارکان تأثیرگذاری اجتماعی و حاکمیتی است.
«مرگ بر دیکتاتور»؛ این شعار نشان میدهد که این جماعت حکومت را دیکتاتوری میدانند و با آن به مقابله برخاستهاند.
«زن، زندگی، آزادی»؛ این شعار به تندی شعارهای قبلی نیست. عناصر مورد توجه شعار ارزشهای زنانه است. اموری که یک دختر یا زن میپسندد و دوست دارد. این نکته مهمی است که اینبار هویتی زنانه برای انقلاب مورد توجه قرار میگیرد. این در سبک اقدامات متعدد در ژانر واحد نیز دیده میشد. در تجمعات قبلی براندازان نیز وجود داشت که زنان در آنجا میداندار اصلی بودند. یک دلیل مهم در این نکته آن است که هویت زنانه اساسا برای ایجاد قیام و حرکت و تحول مناسب است اما مهمتر از آن اهمیتی است که جامعه ایرانی به نحو بسیار جدیتر از دیگر نقاط جهان به این مقوله میدهد. قوت و کرامت زن در ایران بسیار بالاست؛ موفقیتهای او نیز چشمگیر بوده است و همینها باعث میشود که اگر بتوان او را به حرکت راضی کرد عملا جامعه را منفعل نسبت به او قرار خواهد داد بیش از دیگر جوامع. باید دقت کرد که احساس ظلم بر زنان مؤثرتر و جانگدازتر از ظلم بر مردان است.
از همین جهت است شعار «میکشم میکشم هر آنکه خواهرم کشت»؛ البته باید درباره این شعار این نکته را اضافه کنیم که اهمیت بحث مرگ مهسا امینی نیز چه اندازه به این حرکت کمک کرده است.
شعارهای علیه رهبر انقلاب هم نشان میدهد که مسئله این جماعت رساندن ماجرای قتل دختر به حاکمیت و رأس حاکمیت است. اساسا معنای اصلی و جدی این حرکت نه اعتراض به شکل و شیوه گشتارشاد و نه اصل وجود آن و نه حتی آزادی حجاب و امثالهم است معنای اصلی و جدی این حرکت حذف و شکست کل نظام حاکمیت است.
«مرگ بر استبداد، حجاب و گشتارشاد» نیز همین نکته را اشاره میکند. همه این سلسله به یک نکته برمیگردد و آن شکست اراده حاکمیتی. البته این مقوله از ابتدا هم در بیانات رهبران فکری این جریان در خارج از کشور روشن بود؛ کسانی که توصیه به تحریم جدیتر ایران میکردند همانها مقابل حجاب و گشتارشاد بودند. اساسا یک راه برای فهم اینکه چهکسی راهبری این جریان را میکند بررسی همین معنا و گفتمان است.
«آبان ماه خونه، رهبری سرنگونه» یا «۱۵۰۰نفر کشته آبان ما»؛ اینها نشان میدهد این جریان اتصال به همان هویت تجمعات آبان دارد. تحلیل تجمعات آبان مهم است از این جهت. یعنی اگر آن واقعه را نیز یک جنگ و حمله دشمن توسط عناصر خود بدانیم که بر بستر نارضایتی مردم از یک ماجرا سوار شد، اینبار هم همان جریان وسط است. هویت این جریان را میتوان با هویت واقعه آبان نیز شناخت.
از شعارهای دیگر شعار علیه فرزند رهبر انقلاب بود؛ این شعار از چند جهت مهم است. اولا مثل شعارهای دیگر نشان میدهد چه اندازه با دغدغه عموم مردم فاصله دارد. ثانیا نشان میدهد نسبت این جریان با فتنه سبز و میرحسین چگونه است. رابطه پیام میرحسین با این جریان و توجه به آینده حاکمیت دینی در ایران همگی از این جهت مهم خواهند بود.
«این آخرین پیامه، هدف خود نظامه»؛ اگر این شعار هم نبود از مجموع شعارهای قبلی، تبار این جریان و مقصد آن مشخص میشد. لکن این شعار به روشنی این نکته را تبیین میکند. هدف نه دخترکی به نام مهساست نه مقوله حجاب یا بیحجابی و نه بحث گشتارشاد است و نه هیچ امری از این قبیل؛ هدف کاملا روشن است به قول خود جمعیت «اینها همش بهانهست، اصل نظام نشانهست».
خوب همین مقدار شعارها میتواند مختصات کسانی که در کف خیابان هستند را مشخص کند. باید توجه کرد که این نقطه آن سر تیز نیزهای است که مابقی نقدها و نارضایتیها و تحلیلهای بدون توجهات کلان و راهبردی، همگی در حکم چوبه آن نیزه خواهد بود.
از سوی دیگر میتوان معنای این تجمعات را با کلمات تحریمکنندگان و فشارآورندگان خارجی و بیگانه مقایسه کرد و از قبل آن رابطه هویتی این جریان با دشمن را متوجه شد.
همینطور میتوان نسبت این جریان را با نارضایتی عمومی ناشی از احتمال ظلم به دختر غریب که براساس روایت خاصی هم البته در فضای رسانه شکل گرفته، مشاهده کرد. نارضایتیای که خود بر بستر فشارهای اقتصادی و معیشتی مرتبط با ناکارآمدی بدنه مدیریتی کشور در دهه۹۰ تشدید هم میشود. همه این نارضایتی به هر صورتی که باشد بستری میسازد و قدرتی ایجاد میکند تا این جریان که جلودارهای او همین جماعت هستند، به هدفش برسد.
از یک جهت البته باید خرسند بود. چراکه فاصله جماعت قیامکننده با بدنه عمومی مردم بسیار زیاد شده است بهگونهای که دیگر نمیتوانند خود را در پوششی از نفاق پنهان کنند. مسئله کاملا روشن است. در همان ساعت اول آخرین حرف خود را میزنند. اتفاقی که در فتنههای گذشته بعد از چندین ماه رخ داد، اینجا در همان نقطه آغاز واقع میشود. سوزاندن پرچم و توهین به قرآن و مقدسات و کتک زدن نظامی و حزباللهی و سوزاندن اموال و امثالهم در همان نقطه آغاز شکل میگیرد.
دقت کنیم که جریان فتنه عملا به یک تمحیص و غربالگری روشن دچار شده است. اینبار اگر بناست روشنگری اتفاق بیفتد از این جهت نیست که این جریان معرفی شود بلکه از این جهت است که زمینههای رشد این جریان را از بین ببریم. ریشههای نارضایتیهای عمومی متعدد و مختلف است اما همه آنها میتوانند در جدا کردن مسیرشان از این جریان هماهنگ باشند.
راهحل این ماجرا، تبیین است تا این جریان در رأس پیکان است تحت مدیریت غرب از بدنه اجتماعی جدا شده و نابود شود و هر اقدام اجتماعی معنای درست خود و متناسب با خواست عمومی مردم پیدا کرده و از تحت اراده خارج از کشور نیز بیرون بیاید.
کد خبر 707415 منبع: روزنامه همشهری برچسبها خبر ویژه مهسا امینی اعتراض - تجمع - تحصنمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر ویژه مهسا امینی اعتراض تجمع تحصن نشان می دهد گشت ارشاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۶۰۶۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مافیای اسلحهسازی؛ پشتپرده سرکوب اعتراضات دانشجویی در آمریکا
به گزارش قدس آنلاین، با افزایش اقدامات علیه دانشجویان و اساتید آمریکایی معترض به تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه، نقش احزاب صهیونیستی در سرکوب این قیام دانشجویی بیش از پیش آشکار میشود.«شای داویدای»، استاد مدیریت بازرگانی دانشگاه کلمبیا و «گدئون والتر»، نظامی کهنهکار سابق ارتش رژیم صهیونیستی و رئیس کمپین ضد «یهودستیزی» نقشی بسیار مهم را در اقدامات صورت گرفته علیه دانشجویان و اساتید معترض و واداشتن دستگاههای امنیتی آمریکا به اقدام علیه آنها ایفا کردند.همزمان با آغاز اعتراضات دانشجویی در دانشگاههای آمریکا، این دانشگاهها به میدان درگیری و سرکوب و بازداشت دانشجویان و اساتید معترض تبدیل شود و در بسیاری از این دانشگاهها از جمله دانشگاه کلمبیا و نیویورک رخدادهایی به تحریک و رهبری این یهودیان صهیونیست اتفاق افتاد که از قضای روزگار روابط نزدیکی با شرکتهای اسلحهسازی و فروش تسلیحات به رژیم صهیونیستی و بازاریابی تسلیحات این شرکتها در سرزمینهای اشغالی نیز دارند.
تجار سلاحشای داویدای یکی از معروفترین این یهودیان صهیونیست است که دانشجویان معترض را «تروریست» و «یهودستیز» و حامی «حماس» خواند.پیشینه داویدای نشان میدهد که وی یکی از اساتید دانشگاه کلمبیا با تابعیت «اسرائیلی - آمریکایی» است که سابقه خدمت در ارتش رژیم صهیونیستی را داشته و همواره در محافل مختلف از جمله شبکههای اجتماعی به این موضوع افتخار کرده و در کنار دیگر اعضای خانوادهاش به تجارت سلاح و ارسال آن به سرزمینهای اشغالی اشتغال دارد. اگر «نعمت منوش شفیق»، رئیس دانشگاه کلمبیا، نخستین کسی بود که از پلیس نیویورک خواست برای سرکوب و بازداشت دانشجویان معترض وارد دانشگاه شود، داویدای نقشهای بسیار خطرناکتری را در این زمینه بازی کرد. وی بارها از «گارد ملی آمریکا» خواست برای سرکوب قاطع و جدی دانشجویان حامی فلسطین وارد دانشگاه شود و دانشجویان معترض دانشگاه کلمبیا را «نوادگان هیلتر» توصیف کرد.وی بارها دانشجویان معترض را تهدید کرد که آنها را به «اردوگاه آشویتس» میفرستد که صهیونیستها ادعا میکنند، هیلتر در آنجا یهودیان را میسوزاند.وقتی داویدای از FBI و گارد ملی خواستار دستگیری دسته جمعی دانشجویان معترض و مخالف صهیونیسم و اسرائیل شد، بسیار در آمریکایی به شدت از او انتقاد و تأکید کردند که او "یک صهیونیست آدمکش و شریک در جنایات نسلکشی فلسطینیها در غزه است".پایگاه خبری آمریکایی «کانتر پانچ» ۲۲ آوریل ۲۰۲۴ در گزارشی دلایل مخالفت این صهیونیستها از جمله خانواده «داویدای» با تظاهرات ضد اسرائیلی دانشجویان را فاش کرد و نوشت: «خانواده داویدای سرمایهگذاری کلانی در شرکتهای اسلحهسازی دارند و توقف جنگ در غزه و تحریم شرکتهای تسلیحاتی به آنها زیانهای مالی بسیاری میزند.»
به گفته این پایگاه خبری داویدای و خانوادهاش ارتباط تنگاتنگی با شرکتهای اسلحهسازی و فروش محصولات این شرکتهای به رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی و خارجی دارند.پدر شای، «الی داویدای»، از سال ۱۹۹۲ مدیرکل شرکت ARC است که در زمینه تولید قطعات تسلیحانی فعالیت میکند و ۵ ژوئن ۲۰۱۸ به عضویت هیئت مدیره این شرکت در آمد. از جمله تولیدات شرکت ARC ساخت سلاح و قطعات یدکی تفنگ های MCX و MPX است که توسط ارتش اسرائیل استفاده می شود و این جدای از سرمایه گذاریهایی است که این شرکت در سرزمینهای اشغالی دارد.همچنین این پایگاه خبری افشا کرد که پدربزرگ شای، «بینی داویدای»، بنیانگذار شرکت هواپیمایی «العال» رژیم صهیونیستی است که از قضا در سرکوب اعتراضات علیه این رژیم پیشینه بسیاری بدی دارد.والدین ثروتمند شای یعنی پدرش الی و مادرش، «زوهار داویدای» از جمله بنیانگذاران و حامیان «مرکز توانبخشی داویدای» در شهرک صهیونیستنشین «تل هاشومر» در سرزمینهای اشغالی هستند و دستگاه ضربانساز قلبی که در سال ۲۰۲۳ به «بنیامین نتانیاهو» اهدا شد، از آن آنها بود.دانشجویان یهودی-آمریکایی عضو سارمان "دانشجویان برای عدالت در فلسطین" شعبه دانشگاه کلمبیا ۹ آوریل ۲۰۲۴ "طوماری" با امضای حدود ۱۲ هزار دانشجو به مدیریت دانشگاه ارسال کردند و از وی خواستار پایان همکاری با دایویدای شدند.به گفته پایگاه خبری «کلمبیا اسپکتیتور»، به دلیل مواضع و دیدگاههای نژادپرستانه و درخواستهایش برای اعمال خشونت علیه دانشجویان معترض و تحریک به استفاده خشونت علیه آنها، مدیریت دانشگاه کلمبیا مجبور شد تا از ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ از ورود او به دانشگاه جلوگیری کند.
وی از جمله کسانی بود که ادعا کرده بود، دانشجویان معترض اجازه برگزاری مراسم «عید پسح» را به دانشجویان یهودی دانشگاه کلمبیا نمیدهند. در پاسخ به این ادعا، نه تنها دانشجویان بلکه اساتید یهودی این دانشگاه به جمع دانشجویان معترض ملحق شده و تأکید کردند که در اجرای مراسم خود تحت هیچگونه فشاری قرار ندارند. علاوه بر اینکه به عنوان یک یهودی اجازه نمیدهند، «اسرائیل» و لابی صهیونیستی در آمریکا از یهودی بودن آنها سوء استفاده و برای اهدافشان بهرهبرداری کنند.در ادامه نیز طومارهایی در شکایت از داویدای نوشته شد و به امضای دانشجویان دانشگاه کلمبیا از جمله دانشجویان یهودی رسید که آخرین آن، طوماری بود که توسط ۱۵ دانشجوی یهودی دانشگاه کلمبیا نوشته شد و موجب بازداشت و اخراج آنها از دانشگاه شد.
نماینده موسادیکی از کسانی که نقش کثیفی را علیه دانشجویان معترض دانشگاههای آمریکا و همچنین تظاهرات اعتراضآمیز لندن علیه رژیم صهیونیستی ایفا کرد، «گیدون والتر»، نماینده موساد بود.این صهیونیست اسرائیلی مدیرعامل کمپین «مبارزه با یهودستیزی» است که نقشی محوری در اقدام علیه دانشجویان و اساتید معترض دارد. در سفر اخیر «اسحاق هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی به آمریکا وی عضو تیم امنیتی هرتزوگ بود.«دیوید میلر»، روزنامهنگار آمریکایی فاش کرد که "گیدون والتر با شرکتی امنیتی همکاری می کند که تأمین امنیت هرتزوگ در آمریکا را برعهده داشت. این شرکت توسط دو افسر سابق سازمان «موساد» اداره میشود که نشان میدهد، وی با رژیم صهیونیستی و موساد در ارتباط است.والتر همچنین معاون بزرگترین شرکت شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی است و چندین بار در فعالیتهای تحریکآمیز علیه راهپیماییهای حمایت از فلسطینیها در لندن شرکت کرده که باعث شده، پلیس او را توبیخ کند.روزنامه عبری زبان «تایمز اسرائیل» ۲۲ آوریل ۲۰۲۴ او را به عنوان "مرد خط مقدم مبارزه با یهودستیزی در انگلیس" توصیف کرد و نوشت که چگونه وی با پلیس لندن در راهپیمایی طرفداران فلسطینیها مقابله کرد.
میلیاردرهای یهودی صهیونیستدر کنار این افراد، میلیاردرهای یهودی صهیونیست را نباید نادیده گرفت که با پرداخت مبالغ مالی کلان به عنوان رشوه و کمک بلاعوض تلاش کردند، مدیریت دانشگاه را به اعمال فشار هرچه بیشتر علیه دانشجویان معترض وارد کنند.«رابرت کرافت»، میلیاردر معروف یهودی صهیونیست از جمله این افراد است. وی صاحب محصولات پنیر معروف کرافت است که در کشورهای عربی بازارهای گسترده و بسیاری خوبی دارد. داراییهای وی ۱۲ میلیارد دلار برآورد میشود. وی در اعتراض به تظاهرات حمایت از فلسطین دانشجویان دانشگاه کلمبیا و ناتوانی در سرکوب آن، بودجه خود را از دانشگاه پس گرفت.یکی از دلایل تصمیم مدیریت دانشگاه کلمبیا در غیر حضوری کردن کلاسهای دانشجویان تا پایان ترم از دست دادن بودجه عنوان شده است که در صورت صحت این ادعا نشان میدهد، سرمایههای صهیونیستی در آمریکا چگونه به راحتی میتوانند، با سرنوشت این کشور بازی کنند.از دیگر یهودیان صهیونیست آمریکایی میتوان به «بیل آکمن» اشاره کرد که نقش مهمی در برکناری رئیس دانشگاه هاروارد به دلیل عدم مقابله با اعتراضات دانشجویان این دانشگاه داشت.وی علاوه بر اینکه رهبری کمپین برکناری «کلودین گای»، رئیس دانشگاه هاروارد را برعهده داشت، کمکهای مالی خود را نیز از این دانشگاه قطع کرد تا مدیریت دانشگاه را برای سرکوب دانشجویان معترض تحت فشار بگذارد.اکثر دانشگاههای آمریکا به حمایتها و کمکهای مالی میلیاردرها و تاجران برجسته این کشور وابسته هستند که برخی از آنها یهودیان صهیونیستی هستند که از اسرائیل حمایت میکنند. این میلیاردرهای صهیونیست نفوذ مالی خود را به اهرم فشاری برای سرکوب دانشجویان معترض به جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و کشتار فلسطینیها تبدیل کردهاند.
آنها تنها به دانشجویان و مدیریت دانشگاه برای توقف اعتراضات فشار نمیآورند، بلکه فشارهای خود را با کمک نمایندگان مسیحی صهیونیست راست به کنگره منتقل کردهاند تا به هر طریق ممکن موجب توقف اعتراضات دانشجویی علیه «اسرائیل» شوند.رؤسای دانشگاههایی همچون هاروارد، پنسیلوانیا و مؤسسه فناوری ماساچوست به شدت تحت فشار کمیتههای کنگره تحت سلطه صهیونیستها و حامیان آنها از راست افراطی مسیحی برای توقف اعتراضات دانشجویی قرار دارند. فشارهایی که منجر به استعفای رؤسای دانشگاههای هاروارد و پنسیلوانیا شد، اما شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا، برای اثبات وفاداری خود به صهیونیستها خواستار ورود نیروهای پلیس به محوطه دانشگاه برای سرکوب معترضین شد.«کریستوفر براون»، استاد دانشگاه کلمبیا، در مورد تصمیم نعمت شفیق، برای برای سرکوب دانشجویان گفت: ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ روز سیاهی در تاریخ دانشگاه باقی خواهد ماند.دانشجویان دانشگاه کلمبیا نیز با برافراشتن بنرها و پلارکاردهایی که روی آنها مذهب آنها نوشته شده بود (یهودی - مسلمان - مسیحی) تلاش کردند، این پیام را به صهیونیستها برسانند که ادعای آنها در مورد آزار و اذیت یهودیان به خاطر تظاهرات آنها در حمایت از غزه دروغی بیش نیست.کارشناسان بر این باورند، آنچه دانشگاههای بزرگ آمریکا شاهد آن است، «آغاز یک رویداد بزرگ در آمریکاست و باعث میشود، شاهد چهره جدیدی از آمریکا باشیم، چهرهای که در آن نسلها تعصب را کنار گذاشته و انسانیت را ملاک قرار دادهاند.»
منبع: خبرگزاری فارس